سلام دوستان جدید
من یک وبگردم. اما ولگرد نیستم. حرف دارم. درد دارم. دنبال گوش شنوا هستم. دنبال کسی هستم که اگر نمی تواند مرهمی بر زخمم بگذارد حداقل سری از روی همدردی تکان بدهد.
درد جیست؟ سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
راه چیست؟ به قول حمید مصدق در شعری اون زیر برایتان گذاشته ام خطر کن.
چه حرف درستی. وقتی خطر کنی تمام موانع کنار می روند, به میزانی به کام شیر می روی , مهتری می جویی.
پس با من بیایید. مرا به دوستانتان معرفی کنید, تا باهم به کام شیر شویم و مهتری جمعی یابیم.
هلا یک دو سه
دیگر بار
بپا یاران ناپیدا