سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تقدیم به امیر و مادر امیر و بقیه امیرها و مادر امیرها


«وطن بدون امیرت بدون فرزند است
مرا بده!
وطن آنجاست! منتظر است»
امیر گفت.
و مادرش می دید
که شانه های امیرش
ـ وقتی که کفش به پا می کرد ـ
بلند
بلند
صخره ای از قله? دماوند است.
«مرا بده به مادر خویشم که میهنم باشد»
امیرگفت:
همان که با تمام قامت مجروح، پای در بند است»
مرا بده! بگذار آن درخت دشت شوم
که آبهای خزر
و موجهای آبی کارون
درون رگهایش
چو رودهای خروشان، روان به آوند است.
مرا بده مادر!
و سالها نگهم کن
که ایستاده ام آنجا
و مادرم ایران
به فخر می گوید
مرا چه بیشمار امیر این زمانه فرزند است.


دعوای تقلب در انتخابات یک دعوای خیلی قدیمی است که به سن و سال من

باور بفرمایید دعوا خیلی بیخ داره، خیلی ها دوست دارند خودشون را بندازن تو مجلس و به اسم نماینده مردم از جیب خودشون و از ما بهترونشون دفاع کنند. یادش بخیر مصدق بزرگ که درست پایش را روی دمب همین ها گذاشت

20دی 1325 - 10 ژانویه: اخطار شدید دکتر مصدق به تقلب در انتخابات مجلس پانزدهم

بیستم دی ماه 1325 دکتر مصدق در مسجد شاه تهران در اجتماع چند هزارنفری مردم به مداخلات دولت قوام السلطنه در انتخابات حمله کرد و تهدید کرد که اگر دست از مداخلات در انتخابات برندارد، آنرا تحریم خواهد کرد.

دکتر مصدق که بارها قوام السلطنه را عامل انگلیس معرفی کرده بود در اجتماع مردم گفت:

فلسفه دمکراسی و رأی مردم را به بازی نگیرید. ما باید انتخابات درست داشته باشیم، یا این که مطلقا انتخابات نداشته باشیم. مداخله دولت در انتخابات، خیانت به حقوق مردم است. بگذارید هرکس را که می خواهند برگزینند. اگر بعدا احساس کنند که درانتخاب افراد اشتباه کرده بودند دفعه بعد دقت بیشتری به عمل می آورند و چشمشان را بازتر می کنند و تکرار این عمل همان تکامل دمکراسی است .